قلب کابل چگونه لرزید؟
محمداسحاق فیاض محمداسحاق فیاض

 فرمانده نیروهای ناتو در افغانستان، همزمان با دهمین سالروز حملات یازدهم سپتامبر گفته بود که نیروهای ائتلاف بین‌المللی در افغانستان در حال پیروزی در جنگ علیه طالبان است. جنرال جان آلن  هم چنین تاکید کرده بود که گروه‌های تروریستی در افغانستان به خواست خود نخواهند رسید. اما به این ادعا دو پاسخ خونین داده شد، یکی درروز 11 سپتامبر با حمله به مقر امریکایی ها در ولایت میدان ورک بود که یک لاری مملو از مواد منفجره را به دیواره های حفاظتی این پایگاه کوبیدند، طوری که با تمام استحکاماتی که این پایگاه داشت، 5 را کشت و بیش از 70 را زخمی ساخت و اگر این استحکامات نبود معلوم نبود که در این پایگاه چه فاجعه انسانی رخ می داد.

دومین پاسخ خونین حمله دیروز چند جانبه تروریستی به شهرکابل بود. کابل نزدیک 4 هفته بود که آرام بود و حالت عادی داشت، اما این آرامی در واقع آرامش قبل از طوفان بود و نیروهای امنیتی بجایی این که از این فرصت استفاده کرده آمادگی های بیشتری برای تامین بهتر امنیت کابل می گرفتند، در طول این مدت دچار نوعی غفلت شدند و این فرصت را به تروریست ها داد تا باخیال راحت باردیگر از  کمربندهای امنیتی اطراف کابل با راحتی عبور کرده با تجهیزات تروریستی مورد نیاز وارد شهر کابل شوند و طرح گسترده تروریستی را در شهر کابل بریزند.

طالبان دیروز دو نقطه مهم شهر را هدف قرار دادند که در واقع قلب کابل بود و مهمترین نقاط استراتژیک از نگاه امنیتی، سیاسی و حتی اقتصادی به شمار می رفت. وزیر اکبرخان و دهمزنگ. وزیر اکبرخان نقطه ای است که بسیاری ازسفارت خانه های خارجی در آن قرار دارد، بخشی از قصر ریاست جمهوری نیز در این منطقه است و نیز مقر آیساف و اداره امنیت و سفارت امریکا در این نطقه قرار دارد. وزیراکبرخان در طول ده سال گذشته همیشه به مهمترین اهداف تروریستی تبدیل شده بود و علی رغم ترتیبات گسترده امنیتی بارها این منطقه و نیز شهرنو مورد حملات متعدد تروریستی قرار گرفته است، اما آنچه این حملات را باسئوالات متعددی مواجه می سازد این است که نیروهای داخلی و خارجی بارها ادعا کرده بودند که این نیروها به اندازه ای قدرت مند شده اند و در برابر حملات تروریستی تجربه یافته اند که دیگر اجازه نمی دهند تروریست ها  به طرح ها و اهداف تررویستی شان برسند، اما اکنون این تروریست ها بودند که کمربندهای مهم امنیتی را به سادگی عبورکرده و یک ساختمان نیمه کاره را در این منطقه به تصرف خود در آورده و در چهارطرف به درگیری و شلیک موشک پرداختند. درگیری بین تروریست ها و نیروهای امنیتی در چهارراهی عبدالحق بیشترین شدت را به خوب گرفته بود. طوری که 5 انفجار قلب کابل را لرزاند و سکوت و آرامش چند هفته ای شهر را به آشوب و غیریو آتش و مرمی مبدل کرد. متاسفانه در همین زمان یک موتر متعلمین یک مکتب خصوصی در نزدیکی این درگیری مورد هدف گلوله ها قرار گرفت و چند متعلم را زخمی کرد و تمامی شیشه های موتر شکسته است. براساس گفته شاهدان عینی از محل حمله کنند گان شش نفر بودند که دو نفر شان خود را منفجر ساخته اند و چهار نفر شان در یک ساختمان در حال ساخت با لا رفته و سفارت امریکا، اداره امنیت ملی، دفتر آیساف و دیگر ادارت مهم در این منطقه را با شلیک راکت و گلوله آماج حملات خود قرار دادند.

دومین نقطه ی شهرکابل که دیروز مورد حمله تروریست ها قرار گرفت منطقه کارته سه  در حد فاصل بین  لیسه حبیبیه و چوک دهمزنگ بود ، دو انفجار شدید دیگر در این منطقه که بیشتر به حمله انتحاری شباهت داشت سکوت این منطقه را نیز در هم ریخت، این انفجارها در نزدیکی ریاست ترافیک در چهارراهی دهمزنگ و در سرک شورای ملی  رخ داد و نبرد میان نیروهای امنیتی در این منطقه نیز آغاز گردید. سخنگوی طالبان ذبیح الله مجاهد این حملات را با آب و تاب بسیاری به رسانه ها گزارش داد و آن را یک پیروزی توصیف کرد. هنوز روشن نیست که  در حملات زنجیره ای چند نفر از مردم بیگناه و نیروهای امنیتی کشته شده اند.

هرچند احتمال می رود که این حملات تلفات زیادی نداشته باشد، اما آنچه به این حمله تروریستی اهمیت ویژه می دهد دو نکته اساسی است.

اول این که این حمله دو روز پس از برگزاری مراسم سالگرد 11 سپتامبر اتفاق افتاد و هدف اساسی و اصلی این حملات سفارت امریکا و مقر آیساف بود. نفوذ در این دایره مهم که از شدیدترین ترتیبات امنیتی برخور دار است، خود می تواند پرستیژ تررویستان را بالا ببرد، طالبان از این حملات نمی خواستند که تلفات زیاد به طرف مقابل وارد نماید، مهم برای شان این بود که داخل یک دایره مهم امنیتی نفوذ کرده و شکنندگی کمربندهای امنیتی نیروهای خارجی و داخلی را به تمسخر بگیرد و در برابر شکنندگی توانایی های امنیتی دولت افغانستان و ناتو قدرت نمایند. اکنون تردیدی نیست که طالبان به اهداف خود در منطقه وزیراکبرخان رسید و توانست راکت هایی به سوی سفارت امریکا و دفتر آیساف و امنیت ملی شلیک نماید، این که این راکت ها تا چقدر ایجاد تخریب کرد و یا تلفاتی را به بارآورد برای ترویست ها مهم نبود، مهم این بود که غرش راکت ها و غریو گلوله ها سکوت منطقه حفاضت شده امنیتی را بشکند و منطقه را به آشوب و خشونت ها جنگی تبدیل نماید. این حملات در واقع پاسخ دیگری بود به موضع گیری های برخی از مقامات امریکایی و ناتو که ناتو را در جنگ افغانستان پیروز قلمداد کرده بود و یادآورشده بود که طالبان در حال ضعف و سستی است.

نکته دومی که در این حمله نهفته بود این است که این حملات نشان داد که نیروهای امنیتی افغانستان با تمام توانایی هایی که تاکنون بدست آورده اند، هنوزهم  در برابر حملات تروریستی به راحتی ضربه پذیر هستند و قادر نیستند حتی مانع نفوذ تررویست ها در مهم ترین مناطق حفاظت شده شوند. واقعیت این است که کابل بارها و بارها از شیوه ها و شگردهای تکراری تروریست ها ضربه می خورده است. نیروهای امنیتی قادرنشده اند خانه های تیمی تروریست ها را کشف نمایند ویا مانع انتقال مواد منفجره و سلاح و راکت به داخل شهرکابل شوند و اکنون شهرهای کابل و لشکرگاه که تامین امنیت آن به نیروهای داخلی افتاده است  همچنان آماج حملات طالبان قرار دارد و تاثیری در بهبود امنیت این مناطق بدست نیامده است.

به هرحال حمله تررویستی دیروز نشان داد که ماشین جنگی و تروریستی طالبان همچنان فعال است و هروز با طرح ها و شیوهای متعدد برای ایجاد خشونت و قتل و کشتار استفاده می کنند.


September 16th, 2011


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
گزیده مقالات